یادت تو یادت نیست !!!
ولی من خوب به خاطر دارم
که برای داشتنت ...
دلی را به دریا زدم که از آب واهمه داشت
از سرم که بیفتی
دست و پای غرورت خواهد شکست
آن روز
درد شکستن را خواهی فهمید
روزی که از چشمت افتادم را به یاد آر!!!
تشنگی کشت مرا جرعه ی آبم بدهید
تشنه ام وای اگر آب به دستم نرسد
دست کم آب ندادید سرابم بدهید
سال ها هست که این شهر به خود مست ندید
عقل ارزانی تان باد شرابم بدهید
درد عشق است که جز مرگ ندارد مرحم
چوبه ی دار مهیاست طنابم بدهید
خواب تا مرگ،کسی گفت فقط یک نفس است
قسمتم مرگ نشد فرصت خوابم بدهید
گفته بودید که هر جرم عذابی دارد
عاشقی جرم بزرگی ست عذابم بدهید
دست خودت نیستــــ
زن که باشی ;
گاهی
زن که باشے...!
همــــه ے دیـــ ـــوانگـــے هـــــ ــــاے عـــــ ـــالم را بلــــــ ـــدے...
دوستـــــــ داریتکیهــــ بدهے...پنــــاه ببـــرے...ضعیفـــــ باشے
گه گاه حریصانه بو می کنی
شاید عطر تلــــخ و گــــس مردانه اش
لابه لای انگشتانت باقی مانده باشد
دست خودت نیست
زن که باشے ;
گاهے رهایش مے کنے و پشت سرش آبـــــ مے ریزے
و قناعت مے کنے به رویاے حضــــورش
به این امــــید که او خوشبختــــــ باشد
دستـــــ خودتــــــ نیست
میدانم که دلتنگ منی ، و دلت همیشه با من است دلم را فدای آن قلب
مهربانت میکنم!
میدانم که مرا دوست داری و تنها آرزویت من هستم تا آخرعمرم عاشقانه
برایت میخوانم ترانه عشق را !
میدانم که همه لحظه به من می اندیشی ،تمام لحظه هایم به این می اندیشم که
چگونه اینهمه عشق و محبت را به تو ابراز کنم !
میدانم که به انتظار من نشسته ای ،اکر تو بگویی تا آخر عمر به انتظارم بنشین
، من تاآخرین حد این انتظار منتظر آمدنت مینشینم!
میدانم که برایت ارزش دارم و همه زندگی ات هستم ، تا آخرین نفس به پای تو
می نشینم و تا آخرین نفس ، یک نفس فریاد میزنم دوستت دارم!
میدانم که چقدر دوستم داری دلتنگی که سهل است دلم برای یک لحظه
درکنارهم بودن پرپر میزند!
اگر بدانی که تنها آرزوی من تویی ، روزی صدها بار آرزو میکنی که
به آرزویم برسم!
اگر بدانی که همه لحظه های زندگی ام به تو می اندیشم ، تک تک لحظه ها
رامی شماری و به عشق آن لحظه ها زندگی میکنی
اگر بدانی که برایم یک دنیا ارزش داری ، سفری به دور دنیا میروی
تا بفهمی چقدربرایم عزیزی...
دوستت دارم ....